داستان یک توطئه/داستان نگارش کتابی برای تحریف قرآن
موضوع تحریف قرآن درگذشته نهچندان دور توسط یکی از علمای شیعه به نام محدث نوری مطرح شد و علیرغم پشیمانی وی و ردیههای فراوان علمای شیعه، تاکنون تبعات ضدتبلیغی فراوانی را برای شیعه در پی داشته است.بااینحال در سالهای اخیر جریانهایی قصد دارند این چالش را به جامعه شیعه بازگردانند. افزون بر این که این افراد گاهی مدعی آمدن نام امام علی(ع) در قرآن کنونی نیز هستند که نقد و بررسی آن نیز فرصتی گسترده را طلب میکند.اما از مرحوم آیت الله مرعشی نجفی نقل شده که وی از محقق وعالم بزرگ سردار کابلی میپرسد که چرا استادش میرزا حسین نوری چنین کتابی نوشته و مایه خجالت شیعه و تهاجم معاندین شده است؟ سردار کابلی در پاسخ گریسته و گفته است: من در خدمت میرزای نوری به نگارش کتاب مستدرکالوسائل کمک میکردم، روزی سید معمم هندیای نزد ما آمد و گفت:اگرخدا اسم علی را در قرآن آورده بود دیگر به این شکل حقش غصب نمیشد و به این شکل خانهنشین نمیشد؟ میرزای نوری در پاسخ گفت: نام امام علی(ع) در قرآن بوده است ولی آن را حذف کردهاند. آن سید هندی به میرزای نوری اصرار بسیاری نمود که کتابی نوشته شود در نقص قرآن که باعث تسکین قلبهای شیعیان شده و محبت آنها را به امیرالمؤمنین(ع) بیشتر کند، و با اصرار خواست که لااقل روزی یک صفحه از آن کتاب نوشته شود، و خودش هر روز نزد میرزای نوری میآمد و صفحهای از روایات در مورد تحریف را از وی میگرفت. وقتی کتاب به پایان رسید، دیگر او نیامد و از او خبری نشد. این واقعه گذشت تا اینکه سردار کابلی میگوید من یک وقتی میخواستم مسافرت بکنم به خارج، رفتم به سفارت انگلیس در بغداد گذرنامه ام را ویزا کنم، دیدم یک کسی چپچپ به من نگاه میکند بعد آخر کار گفت من را میشناسی؟ من فکر کردم یادم نیامد، گفت من سید فلان هستم، دیدم همان سیدی است که پیش حاجی نوری آمد و الان با ریش تراشیده جزو مامورین سفارت است معلوم شد که این فرد مامور انگلیس بوده به صورت سید درآمده و حاجی نوری را تحریک کرده که چنین چیزی را گردآوری کند.این ماجرا را آیت الله منتظری با واسطه آیت الله گرامیاز آیت الله مرعشی نقل میکند. (حسینعلی منتظری، خاطرات، ج۱، بینا، بیتا، ۱۳۷۹ش، ص۸۰تا۸۲٫) همچنین آیت الله محمد صادقی تهرانی این داستان را مستقیماً از آیت الله مرعشی نجفی شنیده و در کتاب «الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه» آورده است. (محمد صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیرالقرآن بالقرآن والسنه، قم: فرهنگ اسلامی، ۱۴۱۰ق، ج۱۲،ص۳۲۹تا۳۳۰٫)آیت الله سید موسی زنجانی نیز در کتاب جرعهای از دریا میگوید که این داستان را از یکی از علمای معروف در نزد پدرشان شنیده است. البته ایشان با ارائه تحقیقی در رابطه با زمان تألیف کتاب فصلالخطاب و ولادت سردار کابلی، این اشکال را مطرح میکند که سردار کابلی در زمان تألیف کتاب فصلالخطاب هنوز به دنیا نیامده بود. در نتیجه اگر قصّه مذکور صحیح باشد، باید سردار کابلی آن را با واسطه نقل کرده باشدواحتمالاً یکی از ناقلان در نقل اشتباه کرده است.( سید موسی شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، قم: مؤسسه کتابشناسی شیعه، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۳۳۳٫ )البته احتمالات دیگری دربارهٔ اشتباه ناقلهای این داستان نیز وجود دارد، از جمله اینکه شاید سردار کابلی در آن مجلس حضور نداشته و ماوقع را از میرزای نوری شنیده است و خود میرزا در سفارت عثمانی با آن فرد روبرو شده است.