از قوه عادله و سایر نهادهای ذیربط باید پرسید ما چه هنگام میتوانیم عدالتخواهی کنیم بدون اینکه متهم به احمدینژادیبودن شویم؟ آن زمان کی است که ما بتوانیم بیهیچ خوف و هراسی فسادستیزی و ظلمستیزی کنیم و به هیچ گروه و جناح سیاسی منتسب نشویم تا به راحتی سرکوب و در سلول انفرادی چپانده شویم؟شایدعدالتخواهی احمدینژادی مصمم باشد سالیان سال به مبارزات ضدفسادی وضدستمی خودادامه دهد.آیاسایرافراد و شخصیتها باید ساکت و صامت بنشینند مبادا متهم به همدستی ویا پیروی ازاین جریان شوند.آخر این چه سیاست منحط قرون وسطایی است؟ فکر نمیکنید دیر یا زود این حنا رنگ میبازد و مردم به ریشتان میخندند؟ ما از این حناها در زمان آن ملعون دستنشانده کم ندیدهایم: به امام و به کل جریان فوقالعاده شجاعانه و شهادتطلبانه مجاهدین خلق (نه این جنایتکاران خائنی که نام آن میراث را سرقت کردند) میگفتند مارکسیستهای اسلامی تا شاید مردم را از هر دو جریان منعزل و جدا کنند.دریک مناسبتی در یکی از دانشگاهها حمله بیپروایی به دولت نهم و دهم شد و گفته شد در آن ۸ سال چنان فساد گستردهای کردند که در طول تاریخ بیسابقه بوده است.بنده درپاسخ گفتم: تا جایی که بنده رجال اصلی دولتهای نه و ده را میشناسم از جمله پاکترینها هستند.واین بلافاصله شد پیراهن عثمان که چرا صدر و ذیل همه کارهای این جریان را تایید کردید؟ چرا جریان عدالتخواهی مستقل را به جریان احمدینژاد پیوند زدید؟وهکذا.این عرصه سیاست با این قضاوتهای کلیشهای واقعاً فاجعهبار است، صرف اینکه کسی قائل شود رجال محوری دولت نه و ده از جمله پاکترین رجال سیاسی هستند، بار تمام سیاستها و نگرشها و بینشهای این جریان سیاسی را به دوش خواهد کشید.چه عرصه صغیروکودکانهای،چه عرصه صفرویکی، سیاه وسفیدبینی،به عبارت دیگر، هر کس اگر یک کلام از محاسن رجال محوری دولتین نه و ده بگوید کفایت میکند تا او را بیهیچ دغدغهای گمراه دانسته، به قعر دوزخ فروافکنندومتاسفانه کمابیش همین رویکرد درمیان جریان هواداران احمدینژادی مشاهده میشود.عرصه سیاست ما بایدازاین صباوتهای مهلک عبورکند.بایدبه سرعت ازمعصومپنداری و قهرمانپروری رجال سیاسی عبور کنیم و یاد بگیریم که عرصه سیاست بسیارپیچیدهتروظریفترودورترازداستانهای قهرمانپرورانهای است که در دوران کودکی میشنیدیم و میخواندیم.
مصاحبه سعیدزیباکلام/ پایگاه تحلیلی خبری فردا/ ۱۷ بهمن۹۶ http://t.me/Saeidzibakalam