چندی قبل يك خانم آلمانی به من تلفن كرد وگفت: آنجا مسجد است.
گفتم: بله. گفت: شما امام مسجد هستيد. گفتم: بله. گفت: من از شما خواهش میكنم يك حرز* فاطمه، حرز حضرت زهرا برای من بفرستيد. گفتم: ما چنين چيزی نداريم. چه هست؟ مقصودتان چيست؟گفت: من چندی پيش به پاريس مسافرت كرده بودم، در مسجد پاريس چيزی به من فروختند به نام حرز فاطمه و من بچه اولم همراهم بود، اين حرز را پيش او گذاشتم و در اين مدت تجربه كردهام كه او از بيماری و رنج و ناراحتی دور بوده است، حالا بچه دومی دارم و برای او هم يك چنين چيزی ميخواهم.
به او گفتم: خانم، من نماينده اين اسلام حِرزساز نيستم. اسلام، اين نگهبانی ها را به صورت غيبی و الهی اش مخصوص خدا میداند و بعد هم به ما انسانها می گويد برای نگهبانی كوچك و بزرگ در برابر خطرها و بيماريی ها تنها از دو عامل می توانيد استفاده كنيد: دعا به درگاه خدا و استفاده از وسايلی كه خدا در اين طبيعت برای مبارزه با بيماریها، رنجها و مشكلات آفريده است و در اختيار شما نهاده است.به او گفتم: شما بهتر است به جای اينكه از من حرزی بخواهيد، از من نشريهای بخواهيد كه فكر شما را درباره اسلام روشن كند.توضیح: حرز دعايی است كه بر بازو می بندند يا بر كاغذی نويسند و همراه خود نگاه دارند.
شهیدبهشتی ،کتاب "اتحادیه انجمنهای اسلامی در اروپا صفحه ۱۳۳
مباهله قرن۲۱ : http://me/joinchat/AAAAADvV7pY_b_pIaHwEmg