امام زمان را تنها با تشرف به مردم معرفی نکنیم،کسی که با خواب و کرامت داخل دین میشود، با خواب و کرامتی دیگر خارج میشود،برای مرشدان باطل نیز کرامات محیرالعقول فراوانی نقل میشود.متن گزیده:اگرچه قدرت معنوی و وجود کرامت برای اولیاء خدا امری غیرقابل انکار است، ولی متأسفانه بعضی از این نقلها افزون بر اینکه اعتبار چندانی نداشته و ادعایی بیش نیستند، محتوایی مُضر و برخلاف اصول مذهبی دارند، و از این جهت برداشتهایی نادرست از مسائل دینی را به مردم القاء میکنند،با این حال بعضی از سخنوران و خطباء دینی اصل و محور سخنرانیشان را برپایه نقل این کرامتها پایهریزی شده است، به گونهای که سخنرانی آنها برای گزارش این کرامات و مکاشفهها بوده و اگر روایت و یا استدلالی هم میآورند چاشنی نقل این کرامتهاست!
البته بعضی…براین اعتقادند که با نقل کرامت و معجزه مردم توجه بیشتری به محتوای دینی پیدا میکنند و نفوذ کلام آنان بین مردم افزایش مییابد. افزون بر این که نقل فراوان کرامتها، تواتر نقل و حصول یقین را برای مخاطبان نسبت به خداوند و امور معنوی در پی دارد. با این رویکرد بعضی از علما به نقل فراوان تشرفات شیعیان به خدمت امام زمان «ارواحنا له فداء»میپردازند زیرا این موضوع را عاملی برای ایجاد تواتر و حصول یقین به وجود آن حضرت میدانند، با این رویکرد در نقل تشرفات و نسبت دادن محتوای آنها به امام زمان علیهالسلام، دقتهای علمی و سندی لازم را اعمال نمیکنند؛ حتی بعضی هر حادثه و ارتباط مشکوکی را تبدیل به تشرفی کامل و یقینی نموده و آن را برای مردم گزارش میکنند.راست اینکه مردمی که با شنیدن خواب و کرامت داخل دین میشوند، با شنیدن خواب و کرامتی دیگر از آن خارج میشوند، زیرا آگاهسازی و هدایتِ آنها نه برپایه عقل و شعور و معرفت بوده است و نه برپایه کشف و شهود شخصی. بلکه بر اساس شنیدههایی میباشد که هم در اصل آنها شک وجود دارد، و هم در تفسیر محتوای آن خطای فراوانی رخ میدهد. حال اگر مذاقِ مردم را با خواب و کرامت بَستیم و آنها را در دریافت معرفت دینی به سوی این مطالب سوق دادیم، در واقع مجال را برای فریبکاران و شیدانی فراهم نمودهایم که میخواهند مردم را از صراط مستقیم هدایت الهی دور سازند. همچنانکه امروز شاهدِ ظهورِ دزدان عقیدتی هستیم که اساس دعوت خویش را بر مبنای نقل کرامت و خواب و تشرف برای خویش قرار دادهاند و جمع کثیری از مردم را از مسیر حق منحرف ساختهاند. متأسفانه در این میان استدلال و برهان علما نیز در مواجهه با این شیادان فایده و سود عملی چندانی به دنبال ندارد، زیرا کفهی نقل کرامت و خواب و مکاشفه را برای مردم آنگونه سنگین نمودهایم که از هر استدلالی ارزشمندتر به نظر میرسد…..امام صادق علیه السلام دراین باره میفرمایند:«مَنْ دَخَلَ فِي هَذَا الدِّينِ بِالرِّجَالِ أَخْرَجَهُ مِنْهُ الرِّجَالُ كَمَا أَدْخَلُوهُ فِيهِ وَ مَنْ دَخَلَ فِيهِ بِالْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ زَالَتِ الْجِبَالُ قَبْلَ أَنْ يَزُولَ؛کسی که به واسطه رجال و شخصیت ها وارد دین شود، به واسطه رجال و شخصیتها هم از دین خارج میشود، ولی کسی که با کتاب و سنت وارد دین شود، کوهها از جای میجنبد و او در اضطرابی رخ نمیدهد.» (نعماني، الغيبة، ص۲۲٫)
… افزون بر جریان حق، گروههای باطل و فریبکار نیز برای اثبات مدعای خویش بر کرامت و خواب و مکاشفه تمسک نموده و برای رهبران و مرشدان خویش کرامات محیرالعقول فراوانی نقل میکنند، پس محور قرار گرفتن نقل کرامت و مکاشفه و خواب برای اثبات مطالب دینی، شاید ضرری بیش از نفع آن برای جریان حق داشته باشد. به دیگر سخن در نقل کرامت و خواب و مکاشفه: اولاً؛ به صرف ادعا تکیه میشود و چون این امور تجربی و استدلالی نیستند، هرکسی میتواند مدعی وجود آن باشد. ثانیاً؛ در نقل این امور معمولا مردم به سند و اعتبار آن توجه نمیکنند بلکه بزرگی و برجستگی کرامت و یا مکاشفه، سند و اعتبار آن را به فراموشی میسپارد. ثالثاً؛ اینگونه امور توجیه و تأویلپذیر هستند و افراد منحرف میتوانند نکات باطل خویش را با تفسیرها و توجیهات خاص از یک کرامت و خواب و یا مکاشفه به مردم القاء کنند و زشتترین امور را در پرتوی آنها حق جلوه دهند.
متن کامل یادداشت: